دوشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۷

نشستن دخترکم

دوشنبه 30 اردیبهشت 1387

سلام قبل از هر چیز شهادت حضرت فاطمه(س) رو به همه تسلیت میگم
بعد میخوام از دختر گلم براتون بگم.عزیز دل مامان و بابا روز جمعه 20 اردیبهشت برای اولین بار بدون کمک نشست و از اون روز به بعد هر روز نشستنش بهتر شده و مدت بیشتری میتونه بدون کمک بشینه البته هنوز هم بعضی وقتا میفته توی روروئک هم مدت بیشتری میشینه ولی هنوز باهاش حرکت نمیکنه و فقط با اسباب بازیش سرگرم میشه.ماما رو دیگه خیلی کامل و هدفدار میگه قربونش برم یعنی هر وقت به من احتیاج داره میگه ماما.دیگه خیلی قشنگ دست میزنه.تا روی زمین میخوابونیمش دو تا پاش رو با دست میگیره و بالا میاره و اگه بتونه میکنه تو دهنش که این کارش رو من خیلی دوست دارم.دیگه معنی تو بغل اومدن رو خوب میفهمه و وقتی دستت رو به طرفش دراز میکنی اگه بخواد میاد بغلت وگرنه روش رو ازت برمیگردونه البته اینم بگما در 90 درصد موارد از بغل هر کسی باشه میاد تو بغل من الهی فداش شم.راستی دندون دومش هم دو سه روز بعد از اولی در اومد حالا گل خونه ما صاحب دو تا مروارید خوشگله.حالا طبق معمول چند تا عکس میذارم برای حسن ختام این پست

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۷

ساره بی دندون درآورده دندون

پنج شنبه 19 اردیبهشت 1387

سلام امروز با یه خبر خیلی مهم اومدم دختر گل من بالاخره در 6 ماه و 25 روزگی دندون درآورد.خیلی وقت بود که لثه اش برامده شده بود و جای دو تا دندون کوچولو توش پیدا بود اما سر دندونش درنیومده بود تا امروز که موقع خوابوندنش متوجه یه سفیدی توی دهنش شدم انگشتم رو کردم تو دهنش و دیدم بله تیزیش رو احساس میکنم از خو
شحالی داشتم ذوق مرگ میشدم.با قاشق هم امتحان کردم صدا داد تندی خوابوندمش تا بیام این موضوع رو بنویسم.
حالا از کارهای دیگه دخترم بگم.جیگر طلای مامانی هر روز بامزه تر میشه.نشستنش خیلی بهتر شده ولی هنوز بدون تکیه فقط چند ثانیه میشینه تازه همون لحظه هم با سرعت دولا میشه تا انگشت پاش رو بکنه توی دهنش ولی توی روروئک مدت طولانی میشینه و سرگرم میشه و منم میتونم به کارهام برسم.وقتی روی زمین میخوابونمش هم مدام پاهاش رو با دو تا دستش میگیره و میاره بالا و انگشت پاش رو میکنه توی دهنش.کلا عاشق دست و پاست.وقتی دست یا پامون رو جلوش حرکت میدیم حسابی ذوق میکنه و دست و پا میزنه و میخواد اونارو بگیره
غذا خوردنش هم خوبه خدا رو شکر صبحها حریره بادوم
میخوره و شبها قبل از خواب هم سرلاک وسطش هم شیر خودم و یک بار هم شیر خشک.هنوز سوپ نخورده میخواستم خوب معده اش قوی بشه بعد سوپ براش درست کنم انشاالله از پایان هفت ماهگی.
راستی یه چیزی که یادم رفته بود بگم دخترک من حدود یک ماهی میشه که پستونک رو گذاشته کنار و دیگه اصلا نمیگیره حالا چند تا عکس ببینید.