یکشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۷

دخترک شیرینم

یکشنبه 10 شهریور 1387

سلام دوستای خوبم ببخشید که انقدر با تاخیر اومدم مشکل این بود که اینترنت ADSL قطع بود و با سرعت بد Dial up هم نمیشد پست داد.حالا شکر خدا همه چیز روبه راهه تا من بازم از دخترعزیزم بنویسم.
ساره بعد از سه بار شیراز رفتن اولین مسافرت شمالش رو هم در تاریخ 2 تا 4 شهریور تجربه کرد. با مام
انی اینا رفتیم که جای همه خالی خیلی هم خوش گذشت.از شیرینکاریهای جدید دخترم بگم که حالا وقتی بهش میگیم اتل متل کن خیلی بامزه دستش رو میزنه روی پاش وقتی میگیم بشکن بزن انگشتهای کوچولوش رو به حالت بشکن زدن میذاره روی هم قربونش برم.سلام و خداحافظی رو هم یاد گرفته موقع سلام کردن دست راستش رو میبره بالا و سلام میکنه یکی از اقوام میگفت این میگه های هیتلر موقع خداحافظی کردن هم یا دستش رو تکون میده یا انگشتاش رو به حالت خداحافظی تکون میده که این دومی رو از مامان من یاد گرفته.کماکان چهار دست و پا یا سینه خیز نمیره ولی دامنه حرکتش وسیع شده و راحتتر از قبل با کشیدن خودش به چیزایی که میخواد میرسه.زمان بیشتری رو هم نسبت به قبل با خودش مشغول میشه و میگذاره من به کارهام برسم هنوز هم مثل قبل تلفن و موبایل رو به هر اسباب بازی دیگه ای ترجیح میده و مدتها باهاش مشغول میشه.راستی بعد از غذا خوردن بهش میگیم خدا رو شکر کن هر دو دستش رو میبره بالا مامان قربونش بره که این کار رو هم از بابای من یاد گرفته. یه چیزی که ناراحتم کرده اینه که مدتیه که دیگه به هیچ عنوان حاضر نیست قطره های آهن و مولتی ویتامینش رو که انقدر دوست داشت بخوره و اگر هم بخوام به زور بهش بده میترسم آهن بریزه روی دندونش و سیاه بشه اگه راهی میشناسید خوشحال میشم راهنماییم کنید .در آخر پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان رو به همه تبریک میگم و ازتون میخوام که توی این ماه پربرکت ما رو از دعای خیر خودتون فراموش نکنید

پنجشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۷

ده ماهه که با وجود نازنینت زندگیمون رو خیلی شیرینتر کردی دخترک عزیزم

پنج شنبه 24 مرداد 1387

سلام به همه امروز ساره گلم ده ماهه شد ده ماهه که یه حس خیلی خوب رو تجربه کردیم و هر روز بیشتر از روز قبل سرشار از عشق مادر و پدر بودن شدیم و عاجز از شکر این همه نعمت و خوشبختی که خدا بهمون داده.گل قشنگ و خوشبوی زندگیمون وعزیزدل مامان و بابا ده ماهگیت مبارک انشاالله 100 ساله بشی مامانی
.دخترم هر روز بامزه تر و دوست داشتنی تر میشه.دیگه دنبال سر هرکسی که از خونه بره بیرون میخواد بره و حتی بغل من هم نمیاد مخصوصا پشت سر باباش که حسابی گریه میکنه و اشک میریزه و کلی باید حواسش رو پرت کنیم تا یادش بره.کار بامزه جدیدش اینه که وقتی چادر یا روسری بهش میدیم و میگیم دالی کن خودش خیلی بامزه اون رو میبره روی صورتش و بعد چند ثانیه میاره پایین ما میگیم دالی و اون غش میکنه از خنده.یه کار جالب دیگه اش اینه که وقتی چیزی رو میخواد که دور از دستشه سعی میکنه با کشیدن پارچه زیرش اونو به خودش نزدیک کنه مثلا سر سفره همش میخواد سفره رو بکشه تا به همه چیز دسترسی پیدا کنه قربونش برم.نانای کردن رو هم تازگی یاد گرفته و وقتی بهش میگیم نانای کن خیلی بامزه دستاش رو تکون میده.خیلی خیلی دوستت داریم گلکم.این بار به خاطر سرعت پایین اینترنت نمیتونم عکس بذارم.فعلا خداحافظ

دوشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۷

یک سلام گرم تو این روزهای خیلی گرم

دوشنبه 14 مرداد 1387

سلام به همه دوستای خوبم ببخشید که انقدر با تاخیر اومدم چند روزی شیراز بودیم و قبلش هم فرصت نشد که بیام و بنویسم.عید سعید مبعث رو هم با چند روز تاخیر به همه تبریک میگم.
حالا از دخترک نازم بگم که هر چی از شیرینیش بگم کم گفتم.روز 29 تیر رفتیم برای چکاپ پیش دکتر که الهی شکر دکتر از رشدش خیلی راضی بود.

قد:74 سانتیمتر

دور سر:48 سانتیمتر

وزن:9کیلو و 700 گرم

همونجا گوشش رو هم سوراخ کردیم که خدا رو شکر خیلی کم اذیت شد و زود ساکت شد و بعد از چند روز که گوشش رو چرب کردیم روز جمعه 4 مرداد گوشواره دکتر رو درآوردیم و گوشواره طلا گوشش کردیم.از کارهای جدیدش بگم که دیگه بازی کلاغ پر رو قشنگ یاد گرفته و ما که انگشتمون رو میگذاریم روی زمین اونم خیلی انگشت کوچولوش رو میگذاره کنار انگشت ما یا توی هوا نگه میداره الهی فداش شم.کار دیگه اش دست دادنه که البته این یکی کارش هنوز بگیر نگیر داره یعنی بعضی وقتا یادش میره.کار دیگه اش اینه که نشسته دور خودش میچرخه که این باعث میشه چیزی از چشمش پنهون نمونه.هنوز هم حرکت نمیکنه البته از دکتر پرسیدم گفت هیچ ایرادی نداره بعضی از بچه ها اصلا چهار دست و پا نمیرن و یهو راه میافتند حالا ببینیم دختر ما چیکار میکنه.کار دیگه ای که میکنه موقع پخش اذان همه کار رو ول میکنه و خیره میشه به تلویزیون و حتی اگه باهاش حرف هم بزنی زیاد بهت توجه نمیکنه و موقع نماز خوندن ما هم معمولا آروم میشینه و نگاه میکنه که من این کاراش رو خیلی دوست دارم و واقعا امیدوارم در آینده هم دختر مومن و خانمی بشه انشاالله.خوب دیگه سرتون رو درد نیارم.حالا چند تا عکس طبق معمول