چهارشنبه 23 بهمن 1387
سلام دوستان من اومدم بگم که بالاخره اتفاقی که من اینقدر منتظرش بودم افتاد و دختری ناناز محتاط من در شب 16 ماهگیش خودش از تکیه گاهش جدا شد و چند قدمی راه رفت و چندین بار هم این کار رو تکرار کرد الهی مامان فداش بشه.انشالله 120 سال قدمهای محکم و استوار در راه موفقیت برداری عزیز دلم.البته بگم که هنوز مسافت بیش از یک و نیم متر رو نمیره و خودش رو پرت میکنه توی بغل ما قربونش برم.ولی همین قدرهم حسابی من رو ذوق زده کرد.خدایا شکرت.اینم یه عکس خوشگل مال حدود نه ماه پیش از خانم طلای مامان
سلام دوستان من اومدم بگم که بالاخره اتفاقی که من اینقدر منتظرش بودم افتاد و دختری ناناز محتاط من در شب 16 ماهگیش خودش از تکیه گاهش جدا شد و چند قدمی راه رفت و چندین بار هم این کار رو تکرار کرد الهی مامان فداش بشه.انشالله 120 سال قدمهای محکم و استوار در راه موفقیت برداری عزیز دلم.البته بگم که هنوز مسافت بیش از یک و نیم متر رو نمیره و خودش رو پرت میکنه توی بغل ما قربونش برم.ولی همین قدرهم حسابی من رو ذوق زده کرد.خدایا شکرت.اینم یه عکس خوشگل مال حدود نه ماه پیش از خانم طلای مامان